روانشناسی نابهنجاری
غزل سادات پورنسائی؛ مریم رستمی
چکیده
حدود 50 تا 70 درصد معتادان پس از ترک اعتیاد به مصرف مجدد مواد مخدر، رو می آورند و این موضوع مسئله اعتیاد را پیچیده تر و دشوارتر می سازد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مرتبط با عود اعتیاد، از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر در مراجعین به مراکز خود معرف وابسته به سازمان بهزیستی شهرستان بندرانزلی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان ...
بیشتر
حدود 50 تا 70 درصد معتادان پس از ترک اعتیاد به مصرف مجدد مواد مخدر، رو می آورند و این موضوع مسئله اعتیاد را پیچیده تر و دشوارتر می سازد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مرتبط با عود اعتیاد، از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر در مراجعین به مراکز خود معرف وابسته به سازمان بهزیستی شهرستان بندرانزلی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان بندرانزلی در سال 1400 بود. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 181 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. این پرسشنامه در دو بخش اطلاعات دموگرافیک و عوامل مرتبط با بازگشت مجدد تنظیم شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی استفاده شد. از دیدگاه افراد مبتلا به اعتیاد، عامل بین فردی یعنی معاشرت با دوستان معتاد و منحرف (%2/62) مهمترین عامل مرتبط با عود اعتیاد بود. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش و مداخله جهت روشهای قاطعیت(مهارت نه گفتن) در برابر دوستان و تغییر در سبک زندگی مددجویان، همچنین آموزش روابط بین فردی و آموزش مدارا با مددجو به اعضای خانواده فرد بعد از قطع مصرف مواد مخدر ضروری به نظر می رسد.
روانشناسی اجتماعی
غزل سادات پورنسائی
چکیده
باورها و عملکردهای خرافی در جوامع سنتی نقش تعیین کننده در فرهنگ و جامعه دارد و سراسر جهان بینی و نظام ارزشی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه گرایش به خرافات با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویانی بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در دانشگاه آزاد واحد ...
بیشتر
باورها و عملکردهای خرافی در جوامع سنتی نقش تعیین کننده در فرهنگ و جامعه دارد و سراسر جهان بینی و نظام ارزشی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه گرایش به خرافات با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویانی بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در دانشگاه آزاد واحد بندرانزلی، مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه، تعداد 335 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه گرایش به خرافات را بر روی آنان اجرا نمود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، بین گرایش به خرافات با افسردگی و اضطراب رابطه معنی دار وجود دارد (P<0.001).در نتیجه میتوان گفت گرایش به خرافات، میتواند افسردگی و اضطراب را در دانشجویان پیش بینی کند.
روانشناسی نابهنجاری
غزل سادات پورنسائی؛ فاطمه پورآقا رودبرده؛ فاطمه ربیعی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی در کاهش اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده ها، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود که به چهار مراکز مشاوره شهرستان بندرانزلی مراجعه کرده بودند. بدین منظور 30 زن بر طبق تشخیص ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی در کاهش اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده ها، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود که به چهار مراکز مشاوره شهرستان بندرانزلی مراجعه کرده بودند. بدین منظور 30 زن بر طبق تشخیص روانپزشک دارای اختلال اضطراب فراگیر بودند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند و مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر بر روی هر دو گروه اجرا شد و سپس هیپنوتیزم درمانی شناختی به مدت 2 ماه در طی 8 جلسه آموزشی یک ساعته، به طور انفرادی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. سپس مجددا پرسشنامه مذکور بر روی هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هیپنوتیزم درمانی شناختی در کاهش اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر موثر بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مشاوران روانشناسان و روانپزشکان میتوانند جهت کاهش اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از هیپنوتیزم درمانی شناختی، استفاده کنند.
روانشناسی اجتماعی
غزل سادات پورنسائی؛ مریم رستمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان دیرآموز بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده ها، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهرستان بندرانزلی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بوده یا به مراکز مشاوره شهرستان مراجعه کرده بودند. بدین ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان دیرآموز بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده ها، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهرستان بندرانزلی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بوده یا به مراکز مشاوره شهرستان مراجعه کرده بودند. بدین منظور 30 دانش آموز که بر پایه آزمون هوش وکسلر کودکان، دیر آموز تشخیص داده شده و در مقیاس رفتار سازگارانه (AISS) و مصاحبه بالینی با معلمان، نمره پائینی در سازگاری اجتماعی به دست آورده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. سپس آموزش مهارت های اجتماعی به مدت 2 ماه در طی 12 جلسه آموزشی دو ساعته، برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. سپس مجددا آزمون رفتار سازگارانه بر روی هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی موجب بهبود رفتار سازگارانه کودکان دیر آموز می شود (0/389=F و 0/05>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که معلمان مدارس و مشاوران و والدین می توانند جهت بهبود سازگاری کودکان دیرآموز از مهارت های اجتماعی در مدارس و منزل و مراکز مشاوره، استفاده کنند.